تولد مجي


عشقولانه هاي من و مجي

ديروز تولد عشقم بود، البته دقيقا تولد مجي 24 شهريوره اما به دلايلي با يه كم تاخير برگذار شد

از يك ماه پيش برنامه همچين روزي و چيده بودم و هي برنامه هامو تغيير ميدادم تازه ميخاستم مجي هيچي نفهمه اما نشد و خودم همه چي و لو دادم و كلا سوپرايز شدني در كار نبود

 ديروز فكر كنم بيشتر به من خوش گذشت تا مجي

انقد بهم خوش گذشت كه نميخاستم برگردم خونه و آخرشم به زور برگشتم

حسابي هم شيطوني كرديم، به عشقم گفتم يه كم آب بازي كنيم و فداش بشم چنان خيسم كرد كه تا نيم ساعت از سرما رو ويبره بودم اما خيلي خوب بود

كيك ديروز هم شاهكار خودم بود كه حسابي خنده دار بود اما باز مجي جونم مثل هميشه ازم تعريف ميكرد و ميگفت خانمي كار شما حرف نداره منم از ذوق ميتركيدم

اينم عكس شاهكار بنده....

ديگه بايد برم آخه مجي جونم زنگ زده و ميخام باهاش بحرفم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 3 مهر 1391برچسب:,ساعت 12:10 توسط sami| |


Power By: LoxBlog.Com